اخه اينم شد زندگي؟

بي بهونه

اين روزا اصلا حالم خوب نيس نميخوام حتي به صميمي ترين دوستمم ازحال بدم بگم  دااااااااااااااااااااااااااااااغونم كاش يكي بود منو ميفهميدتامجبورنبودم روبروي مانيتوروقتي اشكام جلو چشامو ميگيره اينجور با دكمه هاي كيبورد از بدبختي هام بنويسم...........

خدايا درليست بندگانت اشتباهي شده اخه اسم من كه ايوب نيس...

حالم از اين زندگي داره بهم ميخوره اصلا ديگه نميخوام كسي دركم كنه نميخوام ديگه كسي بفهمتم ديگه نميخوام .....ديگه نميخوام.......

اين روزها فقط دلم ميخواهد كسي آرام بگويد بميري ايشاالله ومن بلند بگويم:آمييييييييييييييييييين

اصلا من واسه چي زنده ام......خدايا باتوام جواب بده

چرا اين زندگي تموم نميشه..تاكي بغض تاكي گريه تا كي......... ديگه بغض نميزاره بنويسم باي



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:52توسط فرشته ي جامانده روي زمين | |